به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، حمید بابایی، دبیر این سلسله نشستها، جلسه را اینگونه آغاز کرد: سیر داستاننویسی خاصی که من از مجید اسطیری سراغ داشتم، از اولین کتابش، مجموعه داستان «تِخران» نشان میداد او همیشه دغدغه مضمون و محتوا را دارد. اما در «وقتی خورشید خوابید» من با نویسندهای روبهرو شدم که کاملا پلیسی و کارآگاهی است. این خیلی برای من جالب و قابل احترام بود. من نویسندگانی که ریسک میکنند را میپسندم.
مجید اسطیری در پاسخ به این سوال که ایده نوشتن یک رمان جنایی-معمایی چگونه به ذهنش رسیده است گفت: من چند سال ایده اصلی این رمان، یعنی کشتهشدن یک دختر سپاه دانش در یک روستا را در ذهن داشتم اما دقیقا نمیدانستم چگونه به این ایده بپردازم. وقتی قدم به قدم به موقعیت نزدیک شدم ذهنم در مورد پرداخت آن و فرم آن بیشتر روشن شد. در واقع انتخاب فرم بود که این رمان را تبدیل به رمان ژانر پلیسی کرد. این میتواند جالب باشد. به نظر من داستان به اعتبار وجود یک قتل تبدیل به داستان جنایی و پلیسی نمیشود، داستان به اعتبار فرم و ساختاری که نویسنده انتخاب میکند، پلیسی میشود.
اسطیری گفت: در جهان داستانهای معمایی نویسندهای که من خیلی میپسندم گراهام گرین است. البته گرین دو دسته رمان دارد. رمانهای فلسفی و رمانهای معمایی. من مخاطب و علاقمند به هر دو دسته آثارش هستم. اما در رمانهای معمایی او و به تبعش رمان من، مسائل اجتماعی هم خیلی اهمیت دارد و به معمای داستان گره میخورد. در این شکل از داستان معمایی و پلیسی قتل ممکن است در حاشیه قرار بگیرد یا شکلی بیابد که ما به بهانه یافتن قاتل، جامعه و فرهنگ را هم حلاجی کنیم. من این ساختار را برای اثرم انتخاب کردم.
در ادامه حاضران در جلسه به بیان نقطه نظراتشان پیرامون رمان «وقتی خورشید خوابید» پرداختند.
نشستهای دوشنبهها به وقت کتاب هر دو هفته با دبیری حمید بابایی در سالن اوستای حوزه هنری برگزار میشود و در جلسات قبلی رمانهای «پیامبر بیمعجزه» نوشته محمدعلی رکنی، آتون نامه نوشته اسماعیل حاجی علیان و مجموعه داستان «عروس ورزشگاه ژرلان» نوشته نسرین میرزایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته بودند.
نظر شما